11 به در ایسان با عموها
یازدهم عید باعموها و عزیزت اینا رفتیم چیتگر خیلی خوش گذشت دختر گلمم بعد اینکه بازی کرد دیگه خسته خسته شد گرفت یه 2 ساعتی تو ماشین عمو طاهر خوابید اینم یه سری از عکسهای اون روز جیگرم در حال اماده شدن برای زبون درازی و صدا در اوردن با زبون اون چه صدایی اینم زینب خانم دختر عمو ایسان بابایی در حال خندوندن ایسان ایسان جونی خواب بودی نشد عکس سه نفری بگیریم ...