ایسانایسان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

☃ لـحظه لـحظه بـا آیسان

تولد یه فرشته کوچولو

1392/6/18 8:09
1,599 بازدید
اشتراک گذاری

 

ارمیتاجونم دوستت یک شنبه تولدشه شما سه روز از ارمیتا بزرگ تری دو تا شهریوری شیطون بلا و صد البته شیرین و دوست داشتنی هستین اناهیتا جونم چند روز جلو تر از تولدش یه تولد با دوست هایه نی نی وبلایی برایه خانم کوچولو گرفته بودن  و  من و شما هم با هم رفتیم

از بهشت زهرا بابایی رفت جایی و من شما هم با هم اومدیم خیلی خوابت میومد و تو راه کلی سر گرمت کردم که خوابت نبره چون اگه خوابت میبرد و زود بیدار میشدی بد خلق میشدی

اوایل جشن کمی بی حال بودی و تو عالم خواب ولی کم کم خوابت پرید و شروع کردی به شیطنت

ارمیتا جونم بازم تولدت مبارک باشه عزیزم

کارت دعوت  خانمی

در بدو ورود هنوز تو عالم خواب و رویا بودی و همش انگشتت تو دهنت بود اخه دوتا دیگه از دندونهایه خوشگلت داره در میاد و خیلی میخاره

کم کم یخت داره باز میشه و شیطنت هات اغاز میشه

اینم فرشته کوچولومون که چقد این لباساش بهش میومد با اون موهایه نازشماچ

دوتا کوچولو شیرین شیرین

اینم یسنا کوچولو که گه داری که چشمت به گیره سرش میافتاد میخواستی برش داریآخ

کمی هم با ارامش  دو هم نقاشی کشیدید

همراه با امیر سام و اوا جونم

در حال تبادل مداد شمعی با امیر سام

بازم این شیرین خانم من بغل

به قول صفورا جان اینم سه تفنگ دار البته از نوع دخترونش

و حالا کمی هم رقص

جشن شروع شد با کیک خورون به نوع انگشتیخوشمزه

چه بخور بخوری بود کلی کیف کردن بچه ها

و بعدشم زنگ تفریح که ایسان هنوز سفره خوراکی ها رو ندیده و سرگرم جمع اوری میز و صندلیهاست

و ایسانم مصداق بارز یک نخورده به تمام معنا نیشخند

انقدر که بهت پفک نمیدم ببین چه شکلی داری پفک میخوری خنده

اینم از همه شکموها که واسه خوردن فقط میشد یه جا جمعشون کرد

فدات شم که انقدر پفک دوست داری

ولی چیکار کنم واستون خوب نیست واسه همین بهت نمیدم تو خونه بخوری

و عاقبتش میشه این وقتی میبینی دیگه دست بردار نیستی تا تمومشون کنی

وقت پیتزا خوردن هم دست از سر پفک بر نمیداشتی یه گاز پفک یه گاز پیتزامنتظر

 

اینم از کادو ما به ارمیتا جونم امیدوارم که پسندیده باشن

یه شلوار بود که تو بادکنک گذاشته بودیمش

و باز هم جمع اوری صندلیها

دالی موشه با نیکا جان

و عکس یادگاری

اناهیتا جان  زحمت کشیدن و به شما یه قطار خیلی خوشگل یادگاری دادن البته واسه شما جا موند از بس که شیطونی میکردی همچنین یه عکس دست جمعی به علاوه یه عکس خوشگل از ارمیتا جونم

دم در پاساژ تو پارک این اسب رو دیدی و اصرار کردی که سوارش بشی منم با این اقا پسره سوارت کردم که نکنه بیفتی

عاشق اسبیقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

آتنا مامانیه روشا یدونه
17 شهریور 92 12:47
حسابی آیسان جونم پفک خورد تلافی این دو سالی که بهش پفک نداده بودید رو یک شبه در اورد . چه خوشگل و خوش تیپ شده عزیزم


واقعا هم همین طوره نخورده نخورده
ممنونم عزیزم
الهام مامان یسنا
17 شهریور 92 18:49
ای جان عزیزدلم. قربونت برم دخملی. عکسهای پفک خوردنش خیلی بامزه است. مخصوصا اونی که یه دستش پیتزا است یه دستش پفک.



خدا نکنه خانمی
نرگس مامان باران
18 شهریور 92 18:56
دختر گلم روزت مبارک


ممنونم عزیزم روز باران جونمم مبارک باشه
نرگس مامان باران
18 شهریور 92 18:56
ایسان جونم تولدت هم مبارک
ایشالا تولد 120 سالگیت


ممنونم عزیزم
مامان مهرناز
19 شهریور 92 0:56
ارمیتا جون تولدت مبارک
قربون اون پفک خوردنت
عاشقتم عزیزم

محبوبه مامان الینا
19 شهریور 92 9:34
دختر شهریوری باز هم تولدت مبارک
چه ناز شده با لباس سفید
فرزانه جون میشه توضیح بدی اون شلوارو چه جوری گذاشتی داخل بادکنک؟از ایده ش خیلی خوشم اومد


ممنونم چشماتون قشنگ میبینه
زیاد سخت نیست زور و بازو میخواد
سایز بادکنک بزرگ تر باشه بهتره عروسک هم میشه توش گذاشت دهانه بادکنک رو یکی باید بادست بکشه تا باز باز بشه و نفر دوم هم وسیله مورد نظر رو بزاره توش و بعد بادش کنید من واسه بالاش با این بادکنک هایه لوله ای یه چیزی مثل دسته درست کردم تا بردنش راحت تر بشه امیدوارم توضیحم مفید بوده باشه
صفورا مامان آوا
21 شهریور 92 20:48
خیییییییییییلی خوشحال شدیم دیدیمتون مخصوصا اون آیسانه ووروجک و شیرینو رقاص کوچولو


ما هم همین طور عزیزم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
22 شهریور 92 3:32
فرزانه جون ممنونم عزیزم ازحضورت وکادوی قشنگتمن این پست روخیلی وقته خوندم امانمیشدکامنت بذارم
مرسی که توی توضیحاتت محبت داری به مادوست جونم ،درکنارتون خیییلی خوش گذشت
قربونش بشم که انقدرپفک دوست داله ایندفعه خودم براش یه عالمه میخرم خب مامانی گناه داله بهش بده گاهی اگه به ضررباشه همه چیزضررداربه نظرمیاد
وای خداپس برای شمابودقطاره که جامونده دفعه بعدبرات میارم خوشگلم بااون موهای ویوکردت کلی دلموبردی


قابلتون رو نداشت عزیزم
بهش پفک میدم ولی انقدر مقدارش کمه که بچم همیشه مزش میمونه تو دهنش از دیدن اون همه پفک یه جا شکه شده بود منم که نمیتونستم چیزی بهش بگه خوش خوشانش بود