نمایشگاه مادر کودک (سال 92)
شنبه اخرین روز نمایشگاه مادر کودک بود صبح که بیدار شدیم تصمیم گرفتم با عزیز بریم نمایشگاه ساعت 11 بود رسیدیم و بعد از پیمودن کلی راه رسیدیم به غرفه هاخوب شد که کالسکتو برده بودم وگرنه تو غرفه ها نمیتونستم کنترلت کنم از بس که وسائل بازی و جذب کننده برات وجود داشت
بازی فکری رو اصلا نخواستی انجام بدی
غرفه نی نی سایت که با این اقا دلقکه با بچه ها عکس مینداخت و چند روز دیگه تو سایت عکسهار رو میذارن
چند هفته ایه یاد گرفتی بگی باب اسپنجی
اینم عکس با باب اسفنجی جونت
کمی هم نقاشی
تو همین غرفه نقاشی صورت هم انجام میدادن و تو بالاخره به ارزوت رسیدی که به نوعی ارایش کنی و صد البته رژ لب که عاشقشی
به خانمه داری میگی اوژ لب
قراره یه خرگوش بشی
خرگوش خیلی بازیگوش ما امادست
کلی هم غرفه لوازم بازی بود که حسابی استفاده کردی ازشون
میخواستی در خونتو ببندی اون دختر خانم هم اجازه نمیداد بهت
بالاخره تونستی
مجدادا گریم این بار پروانه خانم شدی
تو اینه هم کلی واسه خودت ناز کردی
خیلی با دقت به گریم بقیه نگاه میکردی فکر کنم ارایشگر یا گریمور میخوای بشی
بعد از اتمام غرفه ها واسه ناهار نشستیم که شما قبلش خوابت برد
همزمان با نمایشگاه کودک نمایشگاه شکلات شیرینی صنایع بسته بندی هم دائر بود این غرفه هم کیک به بچه ها میداد با اعمال شاقه اون ادمک رو گذاشته بودن و بچه باید خودشون میومدن بر میداشتن همه بچه ها میترسیدن بیان جلو بردارن بجز بزرگتراشون به مسئولش میگم خانم نمیخوای خوراکی بدی به بچه ها چرا این کارا رو میکنی خوب
یه مسئله رو میخواستم من باب راهنمایی به دوستام بگم راجع به نمایشگاه البته اگه مثل من نمیدونستید
اگه میخواین با کالسکه برید نمایشگاه و تو پارکینگ پارک کنید میدونید که ورودی از در اتوبان چمران پارکینگش اون ور خیابون و واسه اومدن این ور خیابون باید از پل هوایی استفاده کنید که اکثرا خرابه و با کالسکه خیلی سخته که برید بالا من موقع برگشت متوجه شدم که سمت چپ پارکینگ پل رو گذر هست و از اونجا میشه با کالسکه راحت اومد دم در نمایشگاه خیلی ها مثل من نمیدونستن و با چه مشقتی از پل هوایی بالا اومدن