ایسانایسان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

☃ لـحظه لـحظه بـا آیسان

تولد 2 سالگی آوا جان

1392/10/3 10:18
621 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز تولد اوا جان دعوت بودیم این کوچولو شیرین هم 2 ساله شد بالاخره تولدش البته هفته اینده میشد ولی چون تو محرم میشد این هفته صفورا جان براش تولد گرفت

بابایی دیروز ماشین دستش بود و باید بعدش میرفت کلاس و خیلی دیر میتونست ماشین رو به من برسونه واسه همین من تا بین راه با ماشین بیرون اومدم و ماشین رو از بابایی گرفتیم و دوتایی رفتیم تو تاکسی خیلی اذیتم کردی و اصلا اروم نمیگرفتی خیلی باهات بیرون رفتن سخت شده عزیزم از بس که شیطونی

خلاصه سر ساعت 5 رسیدیم تولد یه جورایی از همه زودتر رسیدیم و شما از همون لحظه اول شروع کردی به رقص و پای کوبی و البته شیطنت آخبه قدر پف فیل ریختی زمین و من جمع کردم که خدا میدونه وای که رومیزا اگه پفک میدیدی دیگه نمیشد کنترلت کرد و شیرجه میرفتی واسه خوردن پفک حتی داشتی پفک اوا رو که تو دهنش بود از دهنش در میاوردی بخوری قهقههصفورا جان یه سری ابنبات چوبی واسه بچه ها گذاشته بودن که همه دست خورده و دهنی هاش تو بشقاباشون مونده بود که شما تقریبا 6 هفت تایی رو مزه کردیعصبانی و من با بدبختی ازت میگرفتمشون و دوباره یکی دیگه پیدا میکردی میخوردی خیلی خستم کردی دفعه دیگه که اگر دعوتمون کردن که بعید میدونم حتما خیلی دیر تر میرم تا کمتر آبرو منو ببری خانم خانوما

سر اسباب بازی ها که کلا دعوا بود مخصوصا سر عروسک یا  به قول ارمیتا نی نی جان و میز ارایش اوا که همش بِکش بِکش و دعوا بود سرش

بقیه قضایا رو رو تصاویر برات توضیح میدم عزیز شیطون من

یه چهار پایه کوچولو واسه میز ارایش اوا بود پیدا کردی نشستی روش

 سریعا هم اتاق بازی کشف شد توسط شما و یه نی نی جان دیگر

اینم اوا جون زنبوری

دوتایی مشغول رقص

اوا جونم به اتفاق شما این نی نی جان رو دارن تاب میدن

لحظه هایی از ارامش صرفا برای خوردن پف فیل

کاغذ کشی رو میز رو اوا انداخته بود زمین و میکشید ایسان شیطون ما هم سریع واسه خودش بازی درست کرد و رفت نشست روش وقتی دید اوا میتونه بکشدش خوابیدی روش که دیگه نتونه تکونش بده خنده

بازم لحظاتی ناب از ارامش

ارمیتا جون هم اومد البته تا بیاد وسط کلی طول کشید و همش تو اون وسط گل مجلس بودی و مشغول شیطنت

و من ارزو به دل که یکی دیگه هم لااقل بیاد وسط من کمتر خجالت بکشم

اینجا هم واسه اینکه بتونم ازتون عکس بندازم پفک دادم دستت تا بشینی شیطوننیشخند

اینم بنیا ناز آروم آروم یعنی از اوا هم آروم تر بود

کیک اومد وسط  کیک خورون ایسان شروع شد

کیک از دست بچه ها نجات داده شد برای عکس گرفتن ولی شما هنوز دست بدار کیک نبودی و انگار راه نجاتی برای کیک از دست شما نبود استرس

با وجود فشفشه روشن هنوز هم داری کیک میخوری خانم

اینجاهم یه نی نی جان داره با کبریت بهت کیک میده میخوری

از اول مهمونی همش میخواستی جلد کادو هارو باز کنی ولی این یه کار رو نذاشتم بکنی تا اینکه اخر مهمونی بالاخره به هدفت رسیدی صفورا جان مشغول باز کردن کادو ها ود و شما و ارمیتا زیر میز مشغول باز کردن بقیه کادو ها که اینجا رفتی ته میز و دست صفورا بهت نمیرسید کادو رو ازت بگیره و نشون بقیه بده خنده

مجدادا رفتی سراغ یه کادو دیگه

و باز هم نبردی تنگاتنگ سر میز و چهارپایش

و این بار ارمیتا پیروز میدان

دارید با اوا میز رو سر هم میکنید و آینش رو جا میزنید

و این هم نتیجه تلاشی بی وقفه در این میهمانی لباسی سرشار از پفک کاکائو و کیک پیش کش برای مامانی اماده به خدمت متفکر

انقدر شیطونی کردی که فکر کنم همه مامان ها بیشتر قدر بچه هاشون رو دونستن و فهمیدن شیطون یعنی چی و از این به بعد دیگه به بچه هاشون سخت نمیگیرن  همه میگفتن تو خونه با ایسان چی کار میکنی انقده شیطونه

ساعت 9 از مهمونی در اومدیم و به محض ورود به ماشین تو صندلیت خوابت برد قرار بود شب برم خونه خاله فریبا و تا خونمون نریم چون راه خیلی دور میشد ولی دیدم خیابون ها از شانس ما خلوت و گازشو گرفتم رفتیم خونه خودمون 1 ساعته رسیدیم خوشبختانه

صفورا جان مجداد تولد اوا جون رو بهت تبریک میگم و بابت پذیرایی هم ازت ممنونم بابت شیطونیهای ایسان هم شرمنده شدیم کلی خجالت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

آتنا مامانیه روشا یدونه
11 آبان 92 11:08
همیشه به گردش و تولد و نانای نانای موهای فر هم به آیسان میادا


ممنونم عزیزم
مرجان
11 آبان 92 12:34
فدای آیسان گلیییییییییییییییی که دست پسرارو از پشت بسته . غصه نخور فرزانه جون این بچه ها از نظر روانشناسی وقتی یک بزرگتر بشن بچه های فوق العاده ای هست .
ان شالله همیشه در خوشی و شادی .


وای نگو ده تا پسره واسه خودش
خدا کنه کمی ارومتر بشه خیلی انرژیمو میگیره
مامان یگانه و ریحانه
11 آبان 92 18:17
تولد آوا جون هم مبارک باشه
آیسانی خیلی ناز شده عزیزم
هزار ماشالله،خدا حفظش کنه


ممنونم عزیزم
مامان مهرناز
11 آبان 92 22:32
ماشالله به این دخمل شیطون
همیشه به جشن وتولد
لباسشو ببین چیکار کرده
قربون اون موهای فر فریت


ممنونم عزیزم
بله خنده هم داره واسه ما گریه داره ولی ما دیگه عادت کردیم به این شیطونیهایه دخملیمون خدا روشکر لباسش تمیز شد
سمیرا مامان پرنیان
12 آبان 92 0:12
وااااای فرزانه جون منم از این مشکلات بسیاررررررر دارمامیدوارم که در هر صورت خوش گذشته باشه


خدا کنه زودتر یکم اروم بشن ما یه نفسی بکشیم
مارال - مامان روشا
12 آبان 92 1:17
ای جانم باورم نمیشد آیسان اینقدر شیطون باشه خدا حفظش کنه باید خیلی مراقبش باشی فرزانه جان
البته بچه اگه شیطونی نکنه به نظرم یه مشکلی داره پس خوبه که شیطونه


باور کنید یعنی شیطونیش خارج از تصورتون قدر روشا رو تا ارومه بدونید به خدا
محبوبه مامان الینا
12 آبان 92 8:20
سلام فرزانه جوناول اینکه کامنت من واسه پست قبل کو؟! پست تاخیر رو میگم
وای آیسان جون چه ناز شده ماشاله از عکسها مشخصه چقدر شیطونی کرده ناز دختر
ببوسش از طرف من


سلام خانمی نیومده برام به خدا
چشم عزیزم
محبوبه مامان الینا
12 آبان 92 10:32
سلام
خصوصی


ممنونم عزیزم
مامان پريسا خانوم
12 آبان 92 14:30
ماشالا به دختر ناز و خوشگل و شيطون بلا
اينم واسه آيسان جان
▒▒▒▒▒▒██▒▒▒▒███▒▒▒▒██
▒▒▒▒▒▒█▓▓█▒██▓▓▓██▒█▓▓█
▒▒▒▒▒█▓▒▒▓█▓▓▓▓▓▓▓█▓▒▒▓█
▒▒▒▒▒█▓▒▒▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▒▒▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓█▓▓▓▓▓▓█▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓██▓▓▓▓▓██▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒█▓█▒▒▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒█▓▓▒▒▓▒▒███▒▒▓▒▒▓▓█
▒▒▒▒▒█▓▓▒▒▓▒▒▒█▒▒▒▓▒▒▓▓█
▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▒▒▒▒▒▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓███▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓▓█
▒▒▒▒█▓▓▓█▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓█▓▓▓█
▒▒██▓▓▓█▓▒▒▒██▒██▒▒▒▓█▓▓▓██
▒█▓▓▓▓█▓▓▒▒█▓▓█▓▓█▒▒▓▓█▓▓▓▓█
█▓██▓▓█▓▒▒▒█▓▓▓▓▓█▒▒▒▓█▓▓██▓█
█▓▓▓▓█▓▓▒▒▒▒█▓▓▓█▒▒▒▒▓▓█▓▓▓▓█
▒█▓▓▓█▓▓▒▒▒▒▒█▓█▒▒▒▒▒▓▓█▓▓▓█
▒▒████▓▓▒▒▒▒▒▒█▒▒▒▒▒▒▓▓████
▒▒▒▒▒█▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓█▓█▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓█▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒████▓▓▓▓▓█▓▓▓▓▓████
▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓█▓▓▓▓▓▓▓▓▓█


ممنونم
الهام مامان یسنا
12 آبان 92 17:18
همیشه به تولد و مهمونی. ماشالله دخملی خیلی خوشگل شده. فرزانه جون ماشالله آیسان پرانرژیه. خدا حفظش کنه. انشالله همیشه صحیح و سلامت باشه حسابی آتیش بسوزونه. ولی واقعا بعضی وقت ها آدم خجالت میکشه از دست کارهای این بچه ها هرچند هنوز خیلی کوچولو هستن. منم سر پاتختی عمه یسنا اینقدر خجالت کشیدم یسنا اینقدر شیطونی کرد میرفت از هر زیردستی یه میوه برمیداشت فرار میکرد وسط اتاق میخوابید پاهاش رو میداد بالا آواز میخوند کارهایی که هیچ وقت نمیکنه.
ببوس این شیطون بلا رو


ممنونم عزیزم چشماتون قشنگ میبینه
انرژی که دیگه نگو فکر کن اورانیوم بهش میدم تو غذا هاش انقدر انرژی داره
عزیزم یسنا کوچولو رو میگی اون که خیلی ارومه ولی خوب از قدیم میگن فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه
مامان بنيتا
12 آبان 92 17:31
عزيزم چقدر ناز شدي
تولد آوا جونم مبارك هميشه به شادي
واي ازشيطنت نگو فرزانه جون بخدا بنيتا بدتر از آيسان جونمه


نگید بدتر به خدااگه یه بار از نزدیک هم دیگرو ببینیم میفهمید که در اشتباهید
یعنی من باورم نمیشه یه بچه ای هم باشه به شیطونی ایسان
pariia
13 آبان 92 1:36
سلام من خواننده خاموش بودم
که دیگه خواستم بهتر با شما ارتباط بر قرار کنم تصمیم گرفتم برای خودم وب درست کنم هر چند اینترنت اومدن برام کمی سخته ولی اگر بیام سریع به وب شما سر می زنم من شما رو لینک کردم خوشحال میشم با هم در ارتباط باشیم

دختر زیبایی داری خدا براتون حفظ کنه
امیدوارم که خوش گذشته باشه و البته همینطور هم هست روی دختر نازت رو ببوس


ممنونم عزیزم که به ما سر میزنید ولی رمز رو به دوستانی که میشناسمشون میتونم بدم واقعا منو ببخش که نمیتونم رمز رو بدم
قالبهای کودکانه مادام
15 آبان 92 14:29
مرا عفو بفرما


دستت درد نکنه حالا درست شد
بابا نگو این حرفها رو
جیران بخشنده
15 آبان 92 20:40
بچه ها تو یه سنی شیطونن خاله جون خودتون رو ناراحت نکنید


خدا کنه این یه سنی زودتر تموم شه خداییش دیگه نــــــــــــا ندارم از بس خونه تمیز کردم و دنبالش دویدم
جیران بخشنده
15 آبان 92 20:41
لباست چه قدر بهت میاد خوشگل خانوم


ممنونم عزیزم چشمات قشنگ میبینه
عمه ِ آتنا
16 آبان 92 22:11
به منم رمز بدین لطفا من عاشق آیسانمممم


چشم عزیزم
الناز مامان بنیا
19 آبان 92 13:03
شیطونک مننننن
مرسی جه عکس نازی از بنیا داری مرسی زیاد همیشه به گردش و شادییی عزیزممم


ممنونم عزیزم
سارا مامانی شیدا
26 آبان 92 11:09
هزار هزار ماشااله آیسان جونم چقدر خوشگل شده براش اسپند دود کن دوستم البته من چشم ندارما خوشحالم که بهتون خوش گذشته همیشه خوش باشید
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
ممنونم عزیزم چشم عزیزم
صفورا مامان آوا
28 آبان 92 13:23
فدات شم عزییییییییییزم مرسی که اومدین
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم