ایسانایسان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

☃ لـحظه لـحظه بـا آیسان

احوالات اخرین روزهایه 18 ماهگی

1391/12/1 23:52
607 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز دیگه 17 ماهگیت تموم میشه و وارد 18 ماهگی میشی و باید برایه چکاپو واکسن ببرمت واکسن هایه قبلی که زیاد اذیتت نکرد و رود سر حال شدی انشاالله که این واکسن هم همین طور باشه

حدودا 2 ماهی میشه که دارم میرم باشگاه ایروبیک تا شاید به سایزه قبل از بارداریم برگردم و شما رو باید 3 روز در هفته میذاشتم خونه عزیز اشرف و وقتی هم که میومدم تا عصری اونجا میموندیم و شب میومدیم خونه خودمون همین امر باعث شده تا به عزیز وابسته بشی و موقعه رفتن تا من دارم اماده میشم برایه رفتن سریع میری میچسبی به پاش که نبرمت بعدش با کلی کلک که عزیز داره میاد بیا لباس بپوش بریم لباساتو میپوشی و از اونجایی که متوجه میشی عزیز نمیاد کلی گریه میکنی و بیچاره عزیز کلی قصه میخوره که تو انقدر گریه میکنی موقعی که من بخوام بیارمت خوبه زود گریت بند میاد اما موقعی که بابایی بیاد دنبالت که بابایی رو بیچاره میکنی انقدر که گریه میکنی گریه

این ماه به خاطر خونه تکونی باشگاه نمیرم و شما هم کمتر میری خونه عزیز شاید کمی از وابستگیت کم بشه و کمتر موقع خداحافظی گریه کنی

چند روزی هست که خوابت بهم خورده و تا 10 10:30 بیدار میمونی و با کلی کلنجار میخوابی ولی غذا خوردنت عالی شده بعضی وقتها  احساس میکنم از من هم داری بیشتر میخوری تعجب

با این بالا رفتن از هرجا داری خیلی اذیت میکنی تمامه میزها باید خالی باشه که تو میری بالا چیزی رو خراب نکنی بالا رفتن از میزه تلویزیون که تو مرحله جدیدی رفته که عکسهاشو برات میزارم بلا خانم خراب کار

 

فکر میکنید این عکسو واسه چی گذاشتم ربطش چیه .....؟ دقت کنید ..دیدید....؟

اینم ربطش حالا دیدید این دخملی جایه جدیدش واسه بازی کجاست

بعد از چند دقیقه نشستن پشت تلویزیون و ور رفتن با سیم ها حالا میخوای بریی رو مبل

البته همیشه به راحتی نمیتونی بری و وسط راه گیر میکنی و من باید بیام نجاتت بدم عصبانی

اینم قیافه ایسان واسه درخواست کمک گریه

بعد مدتها که تقریبا بر میگرده به 5 یا 6 ماهگیت خودت رو زمین خوابت برده بود که اتفاقه نادری بودخواب

و من عاشق این مدل خوابیدنتم که از فرط خستگیه قلب

چند وقتی هم هست که به این تابت کلید کردی و فقط موقعی که بابا از سر کار میاد دستشو میگیری میبری دم تاب و تابو نشون میدی و تا سوارت نکنه دست بر دار نیستی و به زور دستشو میکشی بیاری دم تاب بیچاله بابایی یه یک ربعی باید هی تابت بده تا بیخیال بشی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان دخترم 88
2 اسفند 91 0:15
مامان فرزانه عکس بست ثابت آیسانه ؟ عکس گرفتی یا کار شده ست ؟خیلی خوشگله


نه عزیزم عکسهایه اتلیشه پشتش دکوره لباسهاهم که تنشه با بکگراندش ست بود
نرگس مامان باران
2 اسفند 91 0:54
الهی قربونش برم چقدر شیطون شده


مرسی از شیطونی گذشته دیگه اتیش شده اتیش
مامان بنیتا
2 اسفند 91 1:13
مامانی یعنی ده شب آیسانو میخوابونی و تازه به نظرت دیره ؟؟بنیتا که خیلی زود بخوابه 12 شبه
خانوم کوچولوی ناناز تو که این همه اسباب بازی خوشگل و باحال داری چرا به تلویزیون و مبل علاقه داری شیطونک
برای عروسک ملوسک


خواهر جان بچه هایه این دوره زمونه ان دیگه اسباب بازی ایسان میز تلویزیون میز کامپیوتر دراور یکی از کابینت هایه اشپزخونه که توش ظرفهایه پلاستیکیه وجعبه پودره
وای نگو خواهر ساعت 9 اینا میخوابید من راحت به کارم میرسیدم اخه بابا ما هم ادمیمیا حالا چند روزه دارم بهش سخت میگیرم دوباره درست بشه
آناهیتا مامانیه آرمیتا
2 اسفند 91 2:07
فرزانه جون خیلی عکسات هنری بود جیگراین دخمل شیطون روبرم که کاملا درکت میکنم مامانی چی میکشی راستی خوبه که اینطوری لباس میپوشونی نمیترسی خدانکرده سرمابخوره من که کلی میترسم
آفرین که غذاخوب میخوری آیسان جونم مامانی نگوبچمون چشم میخوره هاخواهر
راستی درموردقالبت بایدبگم خیلی محشره من وقتی دیدم وسوسه شدم سفارش بدم بازم مبالکه


ممنونم عزیزم خیالت راحت از زیز هم زیر دکمه دار تنشه هم استین بلند از زیر شلوار هم جوراب شلواری میپوشونم کم از پالتو نداره
خسته شدم بس که پالتو بهش پشوندم بیچاره نمیتونه از جاش تکون بخوره ولی خدایی هوا هم کمی گرم بود
یعنی رنگش قالبم
بد نیست من اصلا این رنگهارو نمیپسندم
عوضش نکنم .....
محبوبه مامان الینا
2 اسفند 91 8:40
ای آیسان نااااااااااااااز شیطون رو میز تلویزیون چه میکنی دختر اماااااااااان از دست این وروجکا
بوووووووووس برای آیسان ناااااز


لابد کارهایی هست که ما ازش بیخبریم و همین جوری باید نظاره گر باشیم
مهسا مامان کیارش
2 اسفند 91 9:53
چقد شیطون شدی نازدون خانمی. عکس غروب خورشیدت خیلی قشنگه عزیزم


ممنونم خاله ای
محبوبه مامان الینا
2 اسفند 91 10:14
راستی مامانی هنر عکاسیت حرف نداره


وای مرسی عزیزم
مامان ملیکا
2 اسفند 91 10:37
سلام دوست خوبم نیازمند یاری پیامکی شما هستیم
لطف کنید کد 302 رو به شماره 20009592 ارسال کنید
انشاالله جبران میکنیم


چشم عزیزم حتما این کارو میکنم
مامان ملیکا
2 اسفند 91 10:39
مواظبش باشید


چشم به خدا مواظبم
مامانی شیدا
2 اسفند 91 11:16
ای کوچولوی شیطون من که تا دخترم میخواد از جایی بالا بره از ترسم بهش تذکر میدم بچم حالا هر کاری میخواد بکنه به من نگاه میکنه که ببینه موافقم یا مخالف آفرین به مامان شما که اینقدر دل و جرات داره و آزادت میذاره خیلی خوبه


البته نه اینکه زیادم خوب باشه به هر حال خطرناکه و باید مواظب بود ولی من دوست دارم از پس خودش بر بیاد و نترس باشه و همین طور اعتماد به نفس داشته باشه که هر کاری رو میتونه بکنه
خیالتون هم راحت موقعی که داره با این وسایل بازی میکنی چهار چشمی حواسم بهش هست
مریم (مامان آندیا)
2 اسفند 91 12:20
وااااای خدا عاشق بچه های پر شر و شور و بازیگوشم.....می بوسمت عزیززززم


ممنونم عزیزم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
3 اسفند 91 2:56
به نظرم عوض نکن رنگش خیلی به عکس ایسان جونم میادبازم سلیقه خودت مهمتره عزیزم
راستی منظورم ازلباس کم توی خونه بود
ببوس گلمو


ممنونم از لطفت
وای لباسه خونرو که نگو چون پکیج داریم هوایه داخل خونه خیلی گرم میشه و باید این شکلی باشه وگرنه کلافه میشه
کلا گرمایی هم هست شبها هم نمیذاره روشو بکشم از گرما زود کلافه میشه
بابای روشا
3 اسفند 91 10:01
خداوند نگهدارش باشه
هر روز دوست داشتنی تر وشیطون بلا تر از دیروز، فکر میکنم ما هم باید همین روزا منتظر اینصحنه ها باشیم که روشا از پشت تلویزیون یا کمد سر در بیاره، مواظب این دختر ناز باشید


ممنونم
هر لحظه باید منتظر چیزهایه جدید باشید اینم یه شکلشه حتما منتظرش باشید زیاد دور نیست
چشم خیالتون راحت
انسیه
4 اسفند 91 1:49
سلام مامان ایسان همدردیم امیرعلی هم خیلی شیطون شده خدایی عکسای پشت تلویزیون محشربود ازاون وسطنیفته عسل منواسه ایسانم


ولی درد من بیشتره اخه مثلا این دختره انقده هم شیطون و بلاست


آتنا مامان روشا یدونه
5 اسفند 91 15:34
کلی به اون عکسهایی که پشت میز تلوزیون قایم شده بعد ا اونم میخنده خندیدم


میبینی خواهر چه روزگاری داریم
آیدا(مامان الینا)
6 اسفند 91 1:49
چقدر شیطون شده این عروسک
مامانی خیلی مواظبش باش


چشم حتما
افسانه
6 اسفند 91 2:34
الهییییی
کلی کیف کردم بابت قایم شدنش پشت تلویزیون
اون التماس کردنش هم که دیکه هیچی وقتی نگاه می کنم کلی بابتش می خندم
بوس برای ایسان گل



مرسی بوسسسسسسسسسسسس واسه دو تا داداشا
مامان مهرناز
6 اسفند 91 11:48
قربونت برم چقدر شیطون شدی گلم
مواظب باش نیفتی
اره منم استرس داشتم واسه واکسنش دیروز زدم پاش خیلی درد داره با تب ولی اونقدرا هم که میترسیدم نبود
ان شالله دختر خوشکلتم اذیت نشه
اپیم سربزنین خوشحال میشیم


خدا نکنه عزیزم
چشم عزیزم مواظبم خدا کنه ایسان هم زیاد تب نکنه
چشم الان میام
مامان محمود
6 اسفند 91 15:47
سلااام گلی این ایسان خانم چقدنازه ازقایم شدنش پشت تی وی کلی خندیدم خیلی جیگله من همیشه به وبش سر میزنم ببوسش
قالب وبلاگت خوشکل شده مبارکه اون عکس خوابیده ایسانه یا فوتو؟؟؟
راستی پسمله منم 18 ماهست خوشحال میشم به ما سربزنی واکه اجازه بدی لینکتون کنم؟؟؟
http://yedoneh.niniweblog.com/


ممنونم عزیزم چشم همین الان یه ماچش کردم
بله عزیزم عکسه خودشه فتو هم نیست واقعیه کلی زحمت کشیدم تا خوابوندمش
حتما بهتون سر میزنم و لینکتون میکنم
مامان آنی
7 اسفند 91 18:42
ای جانم عروسک خوشگل مواظب خودت باش


چشم خاله ای
مامان روژِینا
8 اسفند 91 1:00
وااااااااااااااای اخه دخمل پشت تی وی چیکار می کنی خیلی شیطونه ها ماشاا...والبته حسابی با نمک و خوردنی الهیییییییییییییییی فدات بشم خالههههههههههههههه
خصوصی داری دوستم


وای خدا نکنه دوست جونم
این دخمله داره رو روز به روز بلا تر میشه چی کار کنم من اخه
قالب و تقویم کودکانه
12 اسفند 91 17:13
طراحی تقویم اختصاصی 92 با عکس کودک شما با جدیدترین طرح هایی که جایی ندیدید بدون استفاده از تقویم های آماده هر طرحی مد نظر شما باشد ما آن را برای شما طراحی می کنیم http:baby-graphic.blogfa.com
صفورا مامان آوا
16 اسفند 91 13:05
واااااااااااای از دست شیطونیه این بچه ها مرررررررررردم از خنده چه کارای خطرناکی می کنه این جییییییییگر


وای خدا نکنه عزیزم لازمتون داریم هنوز
ایسان باید تغیر اسم بده به ایسان عنکبوتی با این کاراش


مامان میعاد
23 اسفند 91 0:00
وای خدا این دخمل چقدر کارای خطرناک میکنه
به کی رفته خب؟؟؟؟


کپ منو بابشه البته چون دختره بیشتر به من کشیده شکله من که هست