ایسانایسان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

☃ لـحظه لـحظه بـا آیسان

روزانه

1392/3/7 15:04
635 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم این چند هفته گذشته نمیرسم برات مطلبی بذارم و وبلاگت رو آپ کنم البته جایی هم نمیریم که بخوام عکس ازت بندازم خونه هم که اکثرا نیستیم معمولا از سه شنبه تا شنبه خونه عزیز هستیم که تنها نباشن و پنج شنبه ها هم که ختم قران و شام داریم خونه عزیز  کلا ریتم زندگیمون خیلی عوض شده تا بخواد به روال عادیش برگرده زمان میبره به گل دخترم خیلی سخت میگذره چون وقتی برایه بازی و بیرون بردنش ندارم موقعی هم که میایم خونه خودمون فقط باید لباس بشورم و اتو کنم که خیلی از وقتمو میگیره دسته عزیز اشرف درد نکنه که باز میاد و تورو میبره خونشون و پارک تا یکم تفریح کنی انشاالله بعد از چهلم اقا بزرگ جبران میکنیم برات عزیزم

روز پدر مصادف شده بود با چهلم اقایه موذن شوهر خاله من که ناهار دعوت بودیم و بعدش قرار شد بریم بهشت زهرا سر خاک اقابزرگ و اقای موذن بابایی چون صبح زود رفته بود امتحان بده خیلی خسته بود و با ما نیومد بهشت زهرا و من شما و عزیز مرحمت با هم رفتیم حدودا ساعت 3 نیم بود که راه افتادیم و از اونجایی که خوابت میومد و ساعت خوابت گذشته بود بنا رو بر ناسازگاری گذاشتی و حالا گریه نکن کی بکن گریهو میخواستی که من بغلت کنم هر کار کردم نه تو صندلیت موندی نه بغل عزیز کنار جاده ایستادیم تا تو کمی اروم بشی اما .... دست بردار نبودی یه مغازه پیدا کردم و برات پفیلا خریدم تا به هوایه اون اروم بشی و بشینی بغل عزیز اما اون نمیخواستی تعجبدیگه چاره ای نبودتصمیم گرفتیم برگردیم خونه صندلیه ماشینت رو اوردم جلو بستم و عزیز عقب نشست تا شاید این شکلی اروم بشی کمی گریه کردی و اروم شدی چون اول جاده بهشت زهرا بودیم عزیز گفت که حالا میخوای برگریدم بهشت زهرا منم قبول کردم دور برگردون تا میدان بهمن نبود و از اونجایی که ترافیک بود منم با بیفکریه تمام تصمیم گرفتم دوربرگردان طرف مقابل رو خلاف برم و بیوفتم تو جاده بهشت زهرا البته تا اون موقع شما هم که خوابت برده بودخواب با سرعت پیچیدم بر خلاف جهت ماشین هایه روبرو ماشین کم میومد و به راحتی میشد رد شد اما........... چشمت روز بد نبینه موتور پلیس با هامون رو در رو در اومداسترس بلندگوشو روشن کرده بود و یه کله داد میزد که اینجا چیکار میکنی وای اگه قیافیه منو میدیدی خجالتنیشخندبا کمال وقاحت میخندیدم و ابراز شرمساری میکردم خجالتتا جریممون نکنه حالا مگه بیخیال میشد تو بلندگو داد میزد هیعصبانیمیگفت به فکر اون بچیه کنارت باش حداقل بازم فکر کن من داشتم بهش اشاره میکردم که اجازه بده بقیه یه راه رو هم برم و به خلافم ادامه بدم که دوباره داد زد برو عقب دنده عقب برو حالا هی ماشین ها دارن میان و همه دارن بهمون میخندن ولی خدا رو شکر جریممون نکرد خلاصه که برگشتیم تو جاده بهشت زهرا اونم که چه ترافیکی بود از مسیر حرم رفتیم و خدا رو شکر ترافیک رو دور زدیم ولی یه 3 ساعتی تو راه بودیم و کلی خسته شدیم 

پنجشنبه صفورا جون مامان اوا من و شما رو دعوت کرده بود باغ پدر بزرگشون ولی چون ما مراسم داشتیم  نتونستیم بریم پیششون و خیلی از این بابت دلم سوخت که نتونستم برم 

تو این چند هفته یه دندون دیگه در اوردی روبرویه همون دندون قبلیت و الان 18 همین دندونت هم در اومده مبارکت باشه عزیزم

سعی میکنم چند وقت یه بار بیام  و کمی برات مطلب بنویسم

تا نوبت به عکسها برسه

از دوستهایه خوبم هم باز عذرخواهی میکنم که نمیرسم بهشون سر بزن و براشون نظر بذارم و ممنونم که بهمون سر میزنید و نظر برام میذارید از دیدنشون انرژی میگیرم

دلم واسه همه دوستام و نی نی هاشون تنگ شده

 

--------------------------------------------------------------------------------------

اینم چند تا عکس که امروز گذاشتم برات عکسهایه دیروز تو محوطمونه

البته چون مموریه دوربینمون خراب شده بود چند تا عکس بیشتر نتونستم بگیرمنگران

تازگیا هم بلد شدی سوار دوچرخت میشی و با پا زدن خودت رو راه میبری قلب

وقتی هم که بچه ها میخواستن هول بدن دوچرختو میومدی پایین و اشاره میکردی که دست نزنن و دوباره خودت سوار میشدینیشخند

راه مغازه رو هم بلد شدی و تا میایم پایین سریع میری سمت مغازه و پفیلا بر میداری قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (29)

مامان میعاد
6 خرداد 92 12:50
خدا کنم زودتر دلتون از اینهمه غم خالی بشه. میگما خلاف خلاف اونم با یه بچه و یه خانم مسن آخ آخ آخ ولی بین خودمون باشه ها اگه من جای شما بودم گازش میگرفتم و میرفتم کار پلیسه هم نداشتم


ممنونم عزیزم از دعایه خوبت انشاالله
بله درسته خلاف خلاف اونم با اون شرایط خودمم اعتراف کردم ....
خانمی پلیس جلو ماشینم وایساده بود کجا گازشو میگرفتم در میرفتم .......شما یه وقت نکنی این کارو ها خطرناکه حسن...........
سارا مامانی شیدا
7 خرداد 92 12:33
عزیز دلم امیدوارم زود زود زندگیتون به روال عادی برگرده و آیسان جونم کمتر اذیت بشه دوست خوبم


ممنونم عزیزم
پویا تم
7 خرداد 92 15:06
سلام دوست عزیز برای طراحی تم تولد و جشن دندونی و تقویم برای کوچولوهای نازتون در خدمتیم از طرح های ما دیدن فرمایید به ازای هر تم یک تقویم 12 ماهه با 5 عکس کودکتون هدیه بگیرید برای گیف تولد منتظرتونیم با نظر گذاشتن در وبلاگ آدرس وبلاگتون رو هم بگذارید http://pooyasm.blogfa.com
مامان مهرناز
8 خرداد 92 0:03
عزیزم امیدوارم هر چه زودتر این روزای سختو پشت سر بزارین
قربونت برم خاله جونی دلم واست تنگ شده بود تپلی
عاشق عکس یکی به اخر شدم جیییییییییییییییگر


مرسی دوست خوبم
ممنونم خاله ای ما هم دلمون واسه دوست هایه خوبمون تنگ شده یه عالـــــــــــــــمه
مامان بنیتا
8 خرداد 92 1:01
دوست عزیزم امیدوارم هرچه زودتر زندگیتون به روال خودش برگرده و دوباره با پست هایی مملو از خاطرات خوب برگردی
ماشالا به این دل و جرات و ایول به آقا پلیس بامرام که خلاف به این بزرگی رو جریمه نکرده
برای گل دختر خوشگلم


ممنونم دوست جونم انشاالله به زودیه زود صفحمون پر میشه از خاطرات روزهایه خوب
بله واقعا که بزرگواری کردن و جریممون نکردن
مامان میعاد
8 خرداد 92 11:13
ای جونم روز به روز این دختر خوشتیپ تر و خوشمزه تر میشه
ماشالله هزار ماشالله نمک نمک


ممنونم گلم شما لطف داری
محبوبه مامان الینا
9 خرداد 92 8:32
عجب کار خطرناکی کرده فرزانه جونبازم مرام اون پلیس که جریمه ت نکرده
انشاله هر چه زودتر روال زندگیت برگرده به حالت قبل
عکسهای آیسان خیلی نازن


بله بله دیگه بیشتر از این شرمندم نکنید توروخدا
ممنونم عزیزم لطف داری هم به من هم به ایسان
سمیرا مامان پرنیان
10 خرداد 92 18:25
عزیزم امیدوارم که خدای مهربون صبرتون بده




انشاالله خیلی ممنونم عزیزم


سمیرا مامان پرنیان
10 خرداد 92 18:26
قربون آیسان جونم هم برمممممممم


خدا نکنه خانمـــــــــــــــی
مامان سید عرشیا
10 خرداد 92 21:48
ماشالله چه دختر خانم نازی.اسپند یادت نره. چه عکسهای خوشگلی.مخصوصا اون اولی که لباس صورتی پوشیده.خدا حفظش کنه.تونستی به ما هم سر بزن


ممنونم دوست جدیدم چشم تو اولین فرصت مزاحمتون میشم
سارا مامان آرتین
11 خرداد 92 15:53
ممنون که اومدی و از خودت خبر گذاشتی
ایشالا خدا بهتون صبر بدههههههههههه
ولی مامانییییییییی نداشتیماااااااااااا خداروشکر که به خیر گذشته ولی کار خطرناکی کردید هااااااااااااا... ضمنا منم اگه بودم بهتون میخندیدمممممممممممممم
حالا گذشت ولی لطفا تکرار نشهههههههههه

راستی آیسان جونم 18مین دندونت مبارک باشه عزیز خالههههههههههههه


بازم میگم کارم خیلی خطرناک بود من باب عبرت نوشتم واسه دوستان دیگه انقده دعوام نکنید دیگــــــــــــه گریه میکنمــــــــــا
معصومه
11 خرداد 92 21:07
سلام ووووواااااي چه خوشملي عسلم به وب منم بيا وبت رو تو وب گردي ني ني وبلاگاپيداكردم عاشقت شدم من اجي بزرگتم اخه17سال اذت بزرگترم دوست دارم ميبوسمت بيانظريادت نره


لطف کردی عزیزم که بهمون سر زدید و برام نظر گذاشتید چشــــــــــم تو اولین فرصت خدمتتون میرسم
مامان مهرناز
11 خرداد 92 23:46
عزیز دلم بیست ویک ماهگیت مبارک


ممنونم خانمی خیلی حواستون جمه ها
هنوز نرسیدم تبریکش رو خودم بذارم شما پیش دستی کردید ممنونم خانمی
صفورا مامان آوا
12 خرداد 92 9:57
عزیزم ما هم خیلی دلمون براتون تنگ شده خوب شد چند تا عکس گذاشتی فداااااااای این دخملی بشم مممممممممن


منم دلم واسه همتون تنگ شده انشاالله از شنبه این هفته اگه خدا بخدا پررنگ تر میشیم و میام سراغتون
هیراد و عمه لیلاش
12 خرداد 92 18:17
انشاالله که ازاین بعد فقط سلامتی باشه و خوشی
ببوس ایسان گلمو


خیلی خیلی ممنونم عزیزم از دعایه خوبت چشم حتما
آتنا مامان روشا یدونه
13 خرداد 92 14:52
فرزانه جون لطفا پیغامم رو تایید نکن چون میخواستم خصوصی بزنم فراموش کردم . مرسی


چشم عزیزم برات خصوصی فرستادم
مامان امیررضا
14 خرداد 92 9:59
ماشالا چقد تو خواستنی هستی عزیزم مامانی اسپند براش دود کن .


لطف داری چشم عزیزم حتما
بابای روشا
15 خرداد 92 1:09
وای خدای من
من و مامان روشا حسابی عاشق اون عکس آیسان شدیم که وسط محوطه داره میدود


لطف دارید ممنونم دلم واسه روشا جونم تنگ شده زودی میام بهش سر میزنم
مامان سارا
16 خرداد 92 18:44
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر شما و خانواده محترمتان مبارک


خیلی خیلی ممنونم بر شما هم مبارک باشه خانمی
مامان مهرناز
18 خرداد 92 2:26

به علت مشکلات بسیار زیاد blogfa ما هم نی نی وبلاگی شدیم اینم

ادرس جدید وبلاگمون

http://mehrnazbaba.niniweblog.com/



مبارک باشه زودی لینکش میکنم
بابای روشا
19 خرداد 92 2:12
درود بر شما
محوطه ی بسیار زیبا و تمیزی دارید
جسارتا این مجتمع مسکونی کجای تهرانه؟


ممنونم لطف دارید اندیشه فاز 4
انسیه
19 خرداد 92 16:24
عکسای ایسان خیلی نازبود چه کارامیکنی شماواااااااااااا


ممنونم
بله دیگه ادمی جائز الخطاست دیگه
مامی سایان
19 خرداد 92 17:36
عزیزمم امیدوارم زود زود زود زندگیتون به روال عادی برگرده .....
من دوست دارم حسابی این دخملی رو بچلونممممم با اون موهای خوشگلش ای جوووون


ممنونم عزیزم
من جایه شما میچلونمش حتما
آناهیتا مامانیه آرمیتا
20 خرداد 92 13:34
خوشگلم دلم تنگ شده بودبرات
خیلی بزرگترونازترشدی ماشالا
اینم برای دوست خودم


ما هم همین طور عزیزم انشاالله از هفته دیگه تند تند سر میزنم بهتونارمیتا رو ببوس
مامان آروین (مریم)
21 خرداد 92 17:01
عزیزم منم مثل شما داغدار شدم ...... آپم ....


عزیزم تسلیت میگم ببخشید ادرس وبلاگتون رو برام نذاشتید
بابای روشا
26 خرداد 92 0:16
درود بر شما
اگر جسارت نباشه میخواستم بدونم این محوطه خوب و تر و تمیز که آیسان خوشگل داره توش راحت بازی میکنه کجای تهران واقع شده؟


بازم لطف دارید اندیشه فاز 4 هستیم
صفورا مامان آوا
27 خرداد 92 10:03
ای بابا چرا آپ نمی کنی پس؟؟؟؟؟؟؟
خصوصی داری


فداــــــــــــــت شم حالا چرا انقدر عصبانی خداییش |پ میکنم فقط به خاطر تو
مامان امیررضا
29 خرداد 92 15:02
سلام عزیزم دلمون براتون خیلی تنگ شده. ایشالا شاد باشید و سلامت


منم همین طور عزیزم
مامان آیسل
13 تیر 92 12:36
سلام عزیزم دخترتون هم اسم من هستش خدابراتون حفظش کنه خوشحال میشیم به سایت ماهم سری بزنین واگه اجازه بدین لینکتون کنیم


چشم عزیزم حتما میام پیشتون و با افتخار لینکتون میکنم
از این که ما روهم به لیست دوستانتون اضافه میکنید ممنونم عزیزم