افطاری خونه عزیز اشرف
پنجشنبه عزیز جون ما و خاله فریبا و خاله نسرین من و دختر خاله زینب رو دعوت کردن افطاری خونشون منم پاشدم صبح با شما رفتیم اونجا که کمک کنیم بهشون ولی چه کمکی یکی میخواست شما رو نگه داره همش یاد گیر میدادی به عزیز یا خاله فروغ ول کنشون هم نبودی پیش منم نمیموندی خلاصه تا ظهر که نشد کمکی کنم به سختی خوابوندمت و بردم بذارمت تو اتاق که بیدار شدی و بیدار بیدار انگار نه انگار که تازه خوابیده بودی پاشدی دوباره راه افتادی منم که تو حس خواب رفته بودم با کمال ارامش گرفتم خوابیدم و شما رو سپردم به خاله فروغ ساعت 4 بود از خواب بلند شدم دیدم صدات نمییاد گفتم خوب خوابیده مامانم هم به کاراش رسیده دوباره خوابیدم ساعت 4 نیم دیگه به غیرتم بر خورد و پاشدم دیدم بیچاره عزیز تازه خوابوندتت اونم به چه شیوه ای که خیلی با حال بود و تا حالا این شکلی نخوابیده بودی
واست این شکلی نئنو درست کرده و بود چادر رو بسته بود به دسته مبلهایه راحتیشون و شما هم تخت گرفته بودی توش خوابیده بودی عزیزم
خلاصه سریع کار هارو انجام دادیم تا خاله اینا اومدن خاله فریبا اینا هم نتونستن بیان براشون کاری پیش اومده بود
خلاصه از اونجایی که ظهر نخوابیده بودی شدیدن خوابت میومد و وقتی خوابت بیاد و نتونی بخوابی پر انرژی میشی و خارج از کنترل همش بدو بدو میکردی و یک جا بند نبودی چند بار عزیز سعی کرد بخوابونتت ولی خوابت نبرد وای که من اون شب چی کشیدم اصلا نفهمیدم که چی خوردم
بعد از شام رفتی مثل خانم ها نشستی رو دوچرخت و بیچاره طاهایه گلم همش شما رو هل میداد وقتی هم که خسته میشد و میرفت میشست میرفتی به زور میکشیدی دستشو که بیاد و دوباره هلت بده
ولی کلی به شما و النا و طاها خوش گذشت کلی دوچرخه بازی کردید البته بیشتر شما
خاله فروغ قبل از رسیدن مهمونها داره سر گرمت میکنه با دوچرخه
بیچاره النا ریزه میزه هم شما رو هل میداد
چه کیفی هم میکردی از خنده ریسه میرفتی
اینم عکسهایه امروز صبح که من تو اتاق پایه کامپیوتر بودم دیدم باز ازت خبری نیست و صدات در نمیاد فهمیدم داری خراب کاری میکنی اومدم دیدم بله
بازم رفتی سراغ کیف لوازم ارایش من که دیگه چیزی ازشون برام نمونده ولی بازم ول کنشون نیستی تمام رژ رو مالیدی به بدنت و لباسات دیدم با اب زدن تمیز نمیشه رفتم وانت رو پر کنم ببرمت حموم برگشتم دیدم خراب ترش کردی
بعد از چند لحظه غفلت
با افتخار از خرابکاریت ایستاده قیافه منو نظاره میکنی
فدات شم شیرینم که خرابکاریهات رو هم دوست دارم قربونت برم که انقدر ذوق کردی از خرابکاریت
کلماتی که جدید میگی
یعنی خودت دیگه از این کلمات استفاده میکنی
بسنی بستنی
بالشبالشت
اسباسب
بکشمنظور بکش روم مواقعی که میخوای بخوابی و میگی پتو رو بکش روم
عوسک عروسک
ایر شیر