ایسانایسان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

☃ لـحظه لـحظه بـا آیسان

اخرین روزهایه ماه رمضان

1392/5/16 18:54
2,614 بازدید
اشتراک گذاری

تو ماه رمضان عزیز مرحمت و زن عمو حمیده و پسر عمو بابایی رو دعوت کردیم افطاری خونمون البته جدا جدا و همین طور عزیز اشرف اینا رو

چند روز پیش هم خاله نسرینم هممون رو دعوت کرده بودن خونشون افطاری که خیلی خیلی خوش گذشت

اینم چند تا عکس از این چند روز اخیر

مهمونی خونه خاله

و یه عکس دسته جمعی که با تلاش زیاد من واسه یه جا جمع کردن همه گرفته شد دست خاله جونم و زینب جونم درد نکنه خیلی تو زحمت افتاده بودن قلب

اینم از اب بازیهات تو حموم که کلی با دوش درگیری و اینجا با بابیی رفتی حموم و داری خیسش میکنی و از خنده ریسه میری

اینم وقتی که میخوای سرتو نشوره و لگن رو گذاشتی رو سرتقهقهه

اینم یه روز دیگست مشغول شالاپ شلوپ تو اب

این هم از تواناییهایه جدیدت 

در بالکن یکم در بالکن رو باز میزارم که نتونی بری رو بالکن ولی اون روز متوجه شدم که شما از من خیلی زرنگ تری خانــــــــــــــــــــــــــــــــم

چون با دست زورت نمیرسه باز کنی درو یه پاتو میذاری اون ور بعد خودتو جامیکنی اون وسط  و با بدنت درو هل میدی و به همین راحتی در باز میشه استرس

خیلی باید مواظبت باشم  دستتم دیگه به دستگیره در میرسه و درها رو خودت مرتب میبندی و باز میکنی

در ورودی خونه رو دیگه باید قفل کنم وگرنه ممکنه یهو بری بیرون از خونه نگران

 

چند روز پیشم بردمت اتلیه سها به مناسبت 2 سالگیت ازت عکس گرفتم

موهاتو تو خونه ویو کردم البته انقدر موهات لخت بود که زیاد حالتش دیده نمیشد

ولی موهات کمی حجیم تر شده بود و پف کرده شده  بود

عزیز اشرف مشغول سر گرم کردن شما با نقاشی

بعدشم سر گرم کردن با این چرخ

بعد از کلی شیطونی و خرابکاری کندن این کفپوش با ناخن

بلند نمیشدی از جات تا موهاتو درست کنم منتظر

وای که چقدر خستی شده بودی عزیزم تو عکسهایه اخری ببخشید ماچ

اصلا نمیخواستی دیگه بشینی تو دکور ها همش میخواستی بری بغل عزیز اشرف یعنی اگه عزیز اشرف نبود من بیچاره بودم اون روز دستشون درد نکنه خیلی همیشه کمک حالم هستن قلب

عکسهایه خوبی شدن خودم هم باهات عکس انداختم ولی انقدر بیقراری میکردی تو بغلم که یا من بد

افتاده بودم یا شما واسه همین چاپش نکردم

یکسری فقط باید بریم عکس خوانوادگی بندازیم تا شما کمتر خسته بشی عزیزم

 

  کلمات جدید

 

مس اک مسواک

ایسان اسم خوشگل خودتو درست میگی

هاپو همون سگ خودمون

بابا اومدموقعی که بابا زنگ خونمون رو میزنه البته چند بار بیشتر نگفتی

رفت موقعی  استفاده میشه که بابا میره یا هواپیما رد میشه و دیگه نمیبینیش

نیست چیزی بخوری و تموم شه

جیش فقط صبح که از خواب بیدار میشی اصرار داریکه زود بری دستشویی و پوشکتو میخوای در بیاری

ماشیماشین

اپ  پا

نون نون / البته عاشق نون اونم از نوع بربری و لواش

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان بنيتا
16 مرداد 92 18:04
هميشه به مهوني وشادي
عزيزم چه عروسك نازي هستي با موهاي نازت منتظر عكساي خوشگلت هستم


ممنونم عزیزم
مامان مهرناز
17 مرداد 92 0:54
همیشه به مهمونی وشادی
چه عکسای نازی
چه حالی میکه تو حموم
منتظر عکسای خوشکلش هستیم


ممنونم عزیزم همچنین شما
هیراد و عمه لیلاش
18 مرداد 92 15:20
بگذشت مه روزه ، عید آمد و عید آمد

بگذشت شب هجران، معشوق پدید آمد

آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد

معشوق توعاشق شد، شیخ تو مرید آمد

عید سعید فطر بر شما مبارک



ممنونم عزیزم عید شما هم مبارک
مرجان
20 مرداد 92 7:51
عیدت مبارک خانمی .
ان شاالله همیشه شاد و سرزنده باشین .
دخملی خوب زرنگ و باهوشه


ممنونم عزیزم عید شما هم مبارک باشه
آتنا مامان روشا یدونه
20 مرداد 92 13:06
همیشه به مهمونی و دور همی میخوام بخورمش با اون هوشش که چه جوری میره بالکن پیشاپیش دو سالگی عسلم مبارک


ممنونم خانمی تو خراب کاری ها بله دست انیشتین رو از پشت بسته
بابای روشا
20 مرداد 92 21:17
خیلی خوبه که خانواده شما مرتب دور هم جمع میشن و این باعث میشه آیسان رفتار اجتماعی رو زودتر یاد بگیره اما متاسفانه ما اینطور نیستیم
عکس های جدید خانوم خانوما نشون میده دیگه خیلی بزرگ شده خداوند نگهدارش باشه
روشای ما هم حموم رو با شالاپ شلوپ میشناسه
خوبه که از آب خوششون میاد


ممنونم لطف دارید
سارا مامان آرتین
22 مرداد 92 2:17
عکس ها فوق العاده حرکت جدید بی نظیررررررررررر ولی خطرناکککککککککککک و کلمات هم عالیییییییییی

بوووووووووووووووووووووس یه عالمههههههههههه


بله خیلی بلا شده حواسم چهار چشمی باید بهش باشه
مرجان
24 مرداد 92 13:17
فرزانه جون کد بالابر وبلاگم از این وبلاگه :
www. zibasaz.niniweblog.com


ممنونم عزیزم
نرگس مامان باران قلنبه
25 مرداد 92 12:09
فرزانه جونم خصوصی


چشم عزیزم
محبوبه مامان الینا
26 مرداد 92 8:46



ممنونم عزیزم که به ما سر میزنی
سارا مامانی شیدا
26 مرداد 92 10:06
وای ماشااله چقدر شیطونی میکنه عروسک خانم
قربون شیرین زبونیت آیسان خانم
خدا حفظش کنه
فرزانه جون ما هم رفتیم سها و دقیقا همین مشکلات پیش اومد باورت میشه آخرای خرداد عکس گرفتیم ولی هنوز نرفتم بگیرم
زودتر ببینیم عکسای خوشگل خانم رو


حیفه برید زودتر بگیرید عکسهایه ایسان رو گرفتم امادست خیلی خوب شدن
واسه تولدش میزارم تو وبلاگش
الهام مامان یسنا
26 مرداد 92 19:01
سلام فرزانه جون. خیلی از آشنایی با شما و آیسان خوشگل و دوست داشتنی خوشحال شدم. خیلی روز خوبی رو در کنار شما و بقیه دوستان داشتیم. امیدوارم دوباره شما و آیسان نازنین رو ببینم.
ببوس خوشگل خانوم رو با موهای قشنگش ماشالله خیلی شیرینه.
عکس های آب بازی خیلی قشنگه.
با اجازه من لینکتون کردم.


مرسی عزیزم منم همین طور
با افتخار لینکتون میکنم عزیزم دخملیمون رو ببوس
رضا
15 اسفند 92 18:45
خداواستون نگهش داره بهترین لحظات زندگی همین هاست که بابچه ت بچگی کنی وباهش بزرگ شی
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
ممنونم