ایسانایسان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

☃ لـحظه لـحظه بـا آیسان

باغ وحش ارم (بهمن 92)

1392/11/3 14:14
561 بازدید
اشتراک گذاری

یکشنبه میلاد پیامبر  بود و تعطیلی خاله اعظم  امتحاناش تموم شده بود اومده بود خونه ما بابایی گفت بریم باغ وحش ما هم از خدا خواسته زنگ زدم عزیز که باما بیاد و پنج نفری رفتیم

خدا رو شکر از هیچ حیوونی نمیترسی این بزغاله رو هم دوست داشتی و زورت هم نمیرسید بغلش کنی

عاشق خرگوشا شده بودی خیلی خوب هم بغلشون میکردی ولی تا پاهاشون رو تکون میدادن تو بغلت میترسیدی و ولشون میکردی خیلی با حال میگی تَسیدم

اینم یه بچه شیر که الان بهش فکر میکنم که چرا گذاشتم انقدر بهش نزدیک بشی واقعا از دست خودم کفری میشم

کلا با عزیز و خاله اعظم راه میرفتی و همش میگفتی راه برم تو بغل هم نمیخواستی بیای به خاله اعظم میگفتی اعظم دستم بگیر یا اگه عزیز میگفت بیا بغل من میگفتی نـــــــــــــه اعظمم یعنی بغل اعظمم

از اونجا هم رفتیم اتیشگاه واسه ناهار که شما طبق معمول نذاشتی بفهمیم چی خوردیم خاله اعظم سعی کرد با فیلم و عکس کمی سر گرمت کنه

همشم از کول عزیز بیچاره بالامیرفتی  تا بتونی راه در رویی برای رفتن به پاین تخت پیدا کنی وای که چقده شیطونی

شیرین زبونیهات

دوست دارم من.

هفته پیش تو اشپزخونه بودم دیدم زیر لب داری یه چیزی میگی اومدو جلو تر تا بشنوم

با یه ریتم شعر گونه مدام میگفتی دوست دارم من دوست دارم من شاید بالای

40 بار گفتی دوست دارم من فیلمشو گرفتم خیلی شیرین حرف میزنی

دختر خوبیم.غذام بخورم.لباس بپوشم.خیس شده دربیار.پاتریک.دارو

بخورم.امپول بزنم.پشتم بخار.لاک بزن.سالاد.کتاب بخونم .داستان بگو.روتم

بکش.بالشت آیسانِ.صندلی خودم بشینم.اقا پولیسِِ.اسانسور.قول .ببخشید.شب بخیر.بازی کنم

به خاله فریبا میگی اَبیاست فرانک( نک) فرید

تازگیها گیر دادی به دیدن اقا فرید فرید بیاد موتور ببره

به خاله اعظم میگی غذا بخور نوشابه بدم

از خواب که بیدار میشی میبینی بابا نیست میگی بابا نیست؟ رفته کار؟ پول

بیاره؟بستنی بخره ؟

 دعوات میکنم میگم باهات قهرم میای میگی بخل کن اشتی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان امیرعلی گلی
3 بهمن 92 15:35
دوستم خوشحال میشم تو نظرسنجی ما شرکت کنید http://amirjan.niniweblog.com
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
چشم عزیزم تو اولین فرصت
مامان مهرناز
4 بهمن 92 1:18
فدات بشم خوش تیپ کوچولو همیشه به گردش قربون تسیدم گفتنت اره والله خیلی خطرناک بوده ماشالله شیرین زبون خانم یادته فرزانه جون می گفتی کی باشه ایسان بگه دوست دارم بخل کن اشتی
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
خدا نکنه خانمی وای فکر کن انقده ناز میگه که نگو ادم میمیره براش
HzKFjj5LxTH2520WLMQPdwkbbhr2udDrb17K-Q7IzMA.
4 بهمن 92 5:17
سلام فرزانه جون خوبی عزیزم من مامان آیدا هستم البته الان خیلی وقته وبلاگ دخملیو نرسیدم آپ کنم اما عاشق دخملت و وبلاگتم بعد از مدتها اومدم به عشق خوندن وبلاگتون که دیدم متاسفانه رمزدار شده خیلی خوشحال میشم اگر رمزتو به منم بدی واقعا از خوندن وبلاگ آیسان لذت میبرم و از تجربه هات هم استفاده میکنم آدرس وبلاگ آیدارو میذارم منت میذاری اگر بهم رمزتو بدی www.hadiyekhoda.niniweblog.com
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
براتون میفرستم
تینا
4 بهمن 92 11:00
همش یه طرف اون پالتوی جیگرش یه طرف دیگه همچین قهوه ای و خانمانه
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
ممنونم عزیزم
محبوبه مامان الینا
5 بهمن 92 12:04
باغ وحش چه عالی خوشم میاد دختریمون از هیچی هم نمیترسه ها ایول مامان خوش تیپ
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
عین خودم دل شیــــــــــر دارهلطف داری بابا نگو این طوری باورم میشه
مارال- مامان روشا
5 بهمن 92 23:45
چه کار خوبی کردید بردیدش باغ وحش، مدت هاست میخوایم روشا رو ببریم وقت نمیکنیم، خیلی خوبه از حیوانات نمیترسه، چه دلی داشتید بردینش پیش بچه شیر عکس هاش هم خیلی قشنگ شدند آیسان نوشابه میخوره؟؟!!! خدا نگهدارش یاشه خیلی شیرین زبون شده
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
خیلی خوبه واسه بچه ها حتما ببریدش خوش میگذره تو قفس نبردیمش که بچه شیر رو اورده بودن بیرون ولی بازم خیلی کار خطرناکی کردم میدونممتاسفانه بله عاشق نوشابست واسه خودمون تو خونه توی لیوان چینی میریزیم و میذاریم سر میز که توش معلوم نباشه چیه وگرنه نوشابه خور حرفه ای ایسان چقدم که ضرر داره ولی بیرون دیگه نمیشه کاریش کرد البته اگه نبینه اب قاطیش میکنیم بهش میدیم
مامی محمود
6 بهمن 92 1:54
وای قلبونش بشم مثه محمود خودم شیطنت ازش میباره آفرین تا میتونیدبازیگوشی کنید ماهم وطیفمونه ک درکتون کنیمخوشحالم که بت خوش گذشته عزیزکم
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
بله دیگه چاره چیه دیگه
الهام مامان یسنا
6 بهمن 92 17:54
ماشالله دخملی شیرین زبون. قربونت برم خوشتیپ خاله . ماشالله چه نترسه من که گربه رو میبینم فرار میکنم آیسان جونم رفته کنار بچه شیر. وای که یسنا عاشق حیوون شیره بهش میگه ایش ما هم تابستون رفتیم باغ وحش ارم ولی اینقدر شلوغ بود و کثیف که اصلا خوشم نیومد. بدبخت حیواناش تو بدترین شرایط نگهداری میشن. فرزانه جون آیسان تپلی شده لپاش خوردنی شده ماشالله.
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
خوبه بچه نترس باشه ولی من کار خطرناکی کردم که اسمش نترس بودن نیست دیگه بیشتر از این نمیشه توقع داشت ازشون اره یکم تپلو تر شده شکم هم در اورده
مامان یگانه و ریحانه
7 بهمن 92 16:38
قربون دخمل خوشتیب،همیشه به گردش و تفریح آفرین به این دختر نترس و شجاع
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
خدا نکنه عزیزم
مامان آیسلی
12 بهمن 92 13:07
عزیزم رمز لطفا
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
چشم عزیزم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
12 بهمن 92 17:52
ای شجاع خوشگل خیلی نازشدی ماشالا توی عکسهاوای فرزانه جون بازم کثیف بوداونجا؟ من که یه باررفتم پشیمون شدم خصوصی عزیزم
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
ممنونم عزیزم اره همون جوری ولی چاره چیه این کوچولو ها یه جایی باید چند تا حیوون ببینن دیگه
خاله فروغ
13 بهمن 92 21:14
خدایا چطور ازت تشکر کنیم بابت این فرشته که به ما بخشیدی... امیدوارم امانتدار خوبی باشیم ...
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
حالا خدا دم دست نیست میتونی از من تشکر کنی چه طوره سعی کنید میسپرمش دست شما میرم بیرون امانت دار خوبی باشید باشه
نرگسی
14 بهمن 92 22:56
خصوصی دارین فرزانه جونم
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
ممنونم عزیزم
صفورا مامان آوا
24 بهمن 92 8:00
عزییییییییییییزم معلومه حسسسسسسابی بهش خوش گذشته ووووووووووی آخه این چه کاریه بردیش پیشه شیر
✿مامان فرزانه✿
پاسخ
به خدا شیر اومده بود بیرون ولی بازم کار اشتباهی کردم میدونمبهش فکر میکنم تنم میلرزه