بازم پارک (ولی این بار خیلی متفاوت )
امروز با خاله سمیه و پانیذ رفتیم پارک حامی هوا دوباره سرد و بادی شده پارکهایه دیگه نمیشد رفت و به ناچار دوباره رفتیم پارک حامی ولی این بار خیلی متفاوت بود و کلی بهمون خوش گذشت این بار بچه هایه زیادی اونجا بودن و هنوز زمین نذاشته میخواستی بری بازی کنی تا گذاشتمت زمین دویدی رفتی تو اسختر توپ چنان خودتو از نردش انداختی تو توپها که من این شکلی شده بودم اول از این که این مدلی رفتن تو استخر رو از کجا یاد گرفتی دوم هم اینکه یا تو اون ایسان هفته پیش نیستی یا اینجا اونجایی نیست که دفعه پیش اومدی خلاصه عکس العملت خیلی واسم جالب بود از دیدن بچه ها دوتا نی نی جیگر اماده واسه رفتن بیرون ...